پيام
+
کوله بار گناهانم بر دوشم سنگيني ميکرد
ندا آمد بر در خانه ام بيا، آنقدر بکوب تا در به رويت وا کنم
وقتي بر در خانه اش رسيدم
هر چه گشتم در بسته اي نديدم!
هر چه بود باز بود
گفتم: خدايا بر کدامين در بکوبم؟
ندا آمد: اين را گفتم که بيايي
وگرنه من هيچوقت درهاي رحمتم را به روي تو نبسته بودم!
کوله بارم بر زمين افتاد و پيشانيم بر خاک
"مهربان خدايم دوستت دارم"
کنگره ملي شهداي استا
97/11/7
ماهتاب 💙
{a h=goldenrose}دهکده موسيقي{/a} @};-